وسواس


 

نويسنده: مريم خاکي




 
البته همه ما گاهگاهي دچار اين گونه افکار سمج و تکراري مي شويم، مثلاً نکند شير اجاق گاز را نبستم؟! اما در مورد کسي که گرفتار اختلال وسواس فکري- عملي است اين گونه افکار و کشش ها چندان وقت گير هستند که زندگي روزانه او را به شدت مُختل مي کنند.
مردي شب ها چند بار از رختخواب بيرون مي آيد و همه ي درهاي خانه را وارسي مي کند تا از قفل بودنشان اطمينان پيدا کند و هر بار به رختخواب باز مي گردد اين نگراني گريبانش را مي گيرد که مبادا يکي از درها را از قلم انداخته باشد. مرد ديگري پشت سر هم 4-3 بار دوش مي گيرد و هر بار سراسر بدنش را با مايع ضد عفوني کننده مي شويد تا مبادا ميکروبي روي بدنش باقي مانده باشد. خانمي پيوسته گرفتار اين فکر است که نوزادش را با چاقو زخمي کرده و هر وقت مي خواهد به چاقو يا قيچي دست بزند وحشت زده مي شود. دختر جواني به خاطر اجباري که براي تکرار برخي کارها انجام مي دهد دير به مدرسه مي رسد مثل:
بايد برس مو را روي(ميز توالت) کمدش جا به جا کند، کتاب هاي درون کيف مدرسه اش را چند بار وارسي کند، از روي خط مرز اتاق با راهرو عبور کند و دفعاتي که اين کارها را انجام مي دهد معمولاً مضربي است از عدد چهار!
اين افراد همگي دچار نشانه هاي«وسواس فکري-عملي» هستند و زندگي آن ها دستخوش کارها يا افکار«تکراري» است.

وسواس فکري(Obsession)
 

عبارت است از: تحميل سمج افکار، تصورات يا تکانه هاي ناخواسته اي است که ايجاد اضطراب مي کند.

وسواس عملي(Compulsion)
 

عبارت است از: اجبار و الزام مقاومت ناپذير بر انجام دادن کارها يا تشريفات معين که اضطراب را کم کند.
وسواس عملي ممکن است به اين ترتيب ايجاد شود که کسي که گرفتار فکرهاي وسواسي است ببيند که برخي کارها موجب کمتر شدن فکر وسواسي و اضطراب مربوطه مي شود. در نتيجه کاهش اضطراب موجب تقويت آن رفتار شده و وسواس عملي سر مي زند، سپس هر بار که فکر وسواسي مي آيد شخص احساس مي کند که بايد آن رفتار را نشان دهد تا اضطراب اش کاهش يابد.
افکار وسواسي غالباً با کارهاي اجباري همراه مي شود.
مثل فکر باقي ماندن ميکروب روي ظرف ها که همراه مي شود با احبار بد شستن چند باره ظروف غذا حتي پيش از استفاده از آن ها. عنصر اصلي در اين اختلال احساسي اختيار و کنترل نداشتن است. مطلب(تکراري) تکراري خواه يک فکر باشد(وسواس فکري) خواه يک عمل(وسواس عملي) بيمار تلاش مي کند از فکرهاي مزاحم يا اجبار به انجام کارهاي تکراري خلاص شود ولي از عهده بر نمي آيد.
البته همه ما گاهگاهي دچار اين گونه افکار سمج و تکراري مي شويم، مثلاً نکند شير اجاق گاز را نبستم؟! اما در مورد کسي که گرفتار اختلال وسواس فکري- عملي است اين گونه افکار و کشش ها چندان وقت گير هستند که زندگي روزانه او را به شدت مُختل مي کنند.
مضمون فکرهاي وسواسي بسيار گوناگون هستند اما غالباً پيرامون آسيب به خويشتن يا ديگران، ترس از آلودگي، ترديد درباره به پايان بردن معين مي باشد. اين نکته نيز تأمل برانگيز است که مضمون وسواسي ها بر حسب زمانه تفاوت پيدا مي کند. مثلاً اگر در زمان هاي قديم مضمون فکرهاي وسواسي مذهب و مسائل جنسي بوده مثل تفکرات کفرآميز در مورد مذهب و فرياد کردن آن ها در کليسا، يا در معرض ديد همگان قرار دادن آلت تناسلي خويش امروزه اين وسواس ها کمتر ديده مي شود، در عوض وسواس هاي آلودگي در مورد سفليس يا ايدز رواج يافته است.
برخي از وسواس ها داراي فکرهاي سمج هستند ولي اعمال اجباري به دنبال ندارند. و به طور کلي رفتارهاي وسواسي بسيار گوناگون مي باشند. شايد بتوان گفت به تعداد افراد وسواسي، رفتار وسواسي نيز مي تواند وجود داشته باشد ولي وسواس«شست و شو» و«وارسي» از رايج ترين وسواس هاست.
«اهل شست و شو» کساني هستند که هنگام رو به رو شدن با افکار يا اشياء معين گرفتار احساس آلوده شدن مي شوند و ساعت ها وقت صرف شستن و تميزي مي کنند.
«وارسي کننده ها» درها، پنجره ها، چراغ ها، اجاق يا درست انجام دادن يک کاري را 10 بار وارسي مي کنند.
گاهي بسياري از رفتارها ارتباط منطقي با وسواسي ها وجود ندارد مثل پوشيدن و درآوردن مکرر لباس به منظور جلوگيري از حادثه براي فرزند!
به هر حال موضوع زير بنايي در همه ي اين رفتارها تکراري شک و ترديد است. وسواسي ها آنچنان دچار شک و ترديد هستند که حتي به چشمان خود اعتماد ندارند مي بينند در قفل است و آن را امتحان کرده اند ولي باز آن را دوباره امتحان مي کنند.
از انواع اعمال اجباري در وسواس مي توان به:
* وسواس شست و شو و پاک گرداني
* وسواس تقارن
* وسواس وارسي
* وسواس شک و ترديد نام برد.
اختلال وسواس غالباً از سنين نوجواني آشکار مي شود و در صورت مداوا نشدن مزمن مي شود فکرهاي وسواسي بسيار پريشان کننده اند، رفتارهاي وسواسي بسيار وقت گيراند. بنابراين افراد مبتلا به وسواس بسيار آشفته مي باشند.
از عوامل اثرگذار بر وسواس مي توان عوامل هيجاني: چون هيجان هاي جنسي مهار شده، تکانه هاي جنسي، خشم هاي فرو خورده، عوامل افسرده ساز، تغييرات خلقي ناشي از تغييرات هورموني(زمان عادت ماهانه)
عوامل جنسي اثرگذار چون نقص عضو يا کم توان فيزيکي و عوامل محيطي اثرگذار چون: خانواده، اطرافيان، آموزش ها و القائات، نام برد.
منبع:نشريه راه کمال- شماره 30